RIP شناي وحشي! "درمان همه" طبيعت را در حوله انداخته است

RIP شناي وحشي! "درمان همه" طبيعت را در حوله انداخته است

غوطه ور شدن در آب سرد هرگز براي بسياري از ما جذاب نبود، اما فاضلاب خام و شواهد پزشكي اكنون همه به اين معني است كه اين روند به زودي از عمق خود خارج مي شود.
افآروول، شناي وحشي، سرگرم كننده بود. خوب، سرگرم كننده نيست. نه "سرگرمي" به معناي سنتي كلمه. بيشتر، گمان ميكنم، گيجكننده، گاهي اوقات خونريزي و در نهايت، كليشهاي پيش پاافتاده است كه با استفاده بيش از حد آن را صاف ميكند، اما اين يك نوع آگهي ترحيم است، بنابراين ما مهربان خواهيم بود.
تقريباً به همان روشي كه لوكوزاد خود را از دارو به نوشيدني انرژيزا تغيير نام داد، در دهه گذشته اين سرگرمي به سلامتي معطوف شد و «وحشي» را اضافه كرد كه سالهاي زيادي را صرف «شنا» كرده است. اين روزنامه كه بخش كوچكي از آن توسط اين روزنامه رهبري ميشد، به يك ترند تبديل شد و به دليل خواص سلامتبخش و عكسهاي خانمهاي خوب در حال پوزخند با لباس شنا، آن را ارتقا داد. براي من نبود. نه، من آدمي هستم كه كاملاً به خشكي و آرامش و فقدان مارماهي كه ساق پام را مي تراشد، گره خورده ام، اما كساني را كه اين كار را كردند تحسين مي كنم. كساني كه به اندازه كافي شجاع هستند كه مستقيماً به درياچه ها بپرند، چه براي ورزش، سلامت روان، سردرد يا اينستاگرامشان. شما هميشه مي دانستيد كه چه كسي يك شناگر وحشي است، زيرا آنها اغلب به شما مي گفتند. و آنقدر كف مي زدم تا كف دستم نيش بزند زيرا اين يك شاهكار استقامت و شجاعت بود كه بسيار فراتر از محدوديت هاي رقت انگيز من بود كه ممكن بود به جاي بركه محلي به يك آتشفشان فعال بپرند. ولي.
اما اما اما. وقتي چيزي تبديل به يك ترند مي شود، چه دامن هاي كوتاه يا حذف چربي هاي باكال، ساعت آن شروع به تيك تاك مي كند. شناي وحشي تفاوتي ندارد. اولين ميخ در تابوت آن با نيروي بيپرده بازاريابي به وجود آمد: به عنوان درماني براي همه چيز معرفي شد. احساس غمگيني يا چاق شدن، احساس درد كم در شقيقهها، احساس خستگي، ناراحتي از آنلاين بودن بيش از حد، احساس گناه آشكار در مورد مشاركت در بحران آب و هوا، احساس جدا شدن از بدن، قطع ارتباط با جامعه، احساس بيش از حد احساسات يا خيلي كم - لباس هايتان را درآوريد و در درياچه بپريد. در آنجا طبيعت شما را به سرعت از تمام رنج ها و گناهان انساني پاك مي كند. درمان شد.
پزشكان به شناگران سالم آب هاي آزاد در مورد وضعيتي كه مي تواند باعث غرق شدن آنها از داخل شود هشدار مي دهند.
اين ايده كه طبيعت بهعنوان يك محصول سلامتي، مانند يك شمع معطر يا چاي بسيار سبز، به جاي سيستمي كه عليرغم تلاشهاي متعدد ما براي كنترل آن يا البته سود بردن از آن ادامه مييابد، مدتهاست مرا آزار ميدهد. . محبوبيت شناي وحشي منجر به افزايش علاقه به درمانهاي طبيعي مشابه، مانند «حمام كردن در جنگل» شد كه گفته ميشود براي مقابله با بيماريهايي از جمله «سرطان، سكتههاي مغزي، زخم معده، افسردگي، اضطراب و استرس» است. امروز صبح ايميلي دريافت كردم كه در مورد يك اقامتگاه حمام جنگلي ترميمي با قيمتهاي شبانه از 599 پوند تبليغ ميكرد - يك ناهار سبك نيز شامل ميشود. بدون اينكه بخواهيم خيلي شبيه يك مشاور مديريت با چهره سرخ كه در يك باغ آبجو فرياد مي زند به نظر برسند، اين پول زيادي است كه براي پياده روي خرج مي شود. اينطور نيست؟
من شك ندارم كه اين لحظات كندي و هواي تازه كمك مي كند، اما توانايي آنها در درمان همه دردهاي يك فرد مطمئناً به حمايت ساختاري جدي و كمي دارو نيز متكي است. اما ميخ كوبيده شده بود: اين تجربيات معنوي بسته بندي شده بود و برچسب قيمت داده شده بود و درخشش جادويي مات شده بود.
ميخ دوم، خوب، فاضلاب بود. سال گذشته، تصاوير شناگران خوشبختي كه به آنها عادت كرده بوديم، با تصاوير مدفوع شناور و داستان هايي در مورد افرادي كه پس از خوردن فاضلاب خام به شدت بيمار مي شوند، جايگزين شد. بر اساس تجزيه و تحليل حزب كارگر از داده هاي آژانس محيط زيست، از سال 2016 شركت هاي آب فاضلاب خام را به مدت بيش از 9 ميليون ساعت به درياها و رودخانه هاي ما پمپاژ كرده اند. و هفته گذشته گزارش شد كه صدها محل دفن زباله حاوي «پلاستيك، مواد شيميايي و ساير زبالهها يك بمب ساعتي هستند كه آلودگي را تهديد ميكنند» به سواحل و دريا. در كنار اين چيزهاي زشت، هشدارهاي بهداشتي جديدي نيز وجود دارد كه به مواد چسبناك موجود در آب ارتباطي ندارد.
پزشكان به شناگران سالم در آبهاي آزاد در مورد «ادم ريوي ناشي از شنا» هشدار ميدهند، يك وضعيت بالقوه تهديدكننده زندگي كه ميتواند باعث غرق شدن آنها از درون، به دليل افزايش فشار روي رگهاي خوني بدن در نتيجه تلاش شود. غوطه وري و سرد. منظورم اين است كه مسلماً من را از شناي وحشي منصرف نمي كند - يك بيسكويت مناسب و آب و هواي زير 40 درجه سانتيگراد اين كار را انجام مي دهد - اما اين تعداد انگشت شماري از وحشت مانند يك زنگ خطر به نظر مي رسد، يك التماس براي خارج شدن از آب.
بنابراين، با اندكي اندوه و اندكي آرامش، بايد مرگ شناي وحشي را تاييد كنم. طرفداران آن بدون شك به هر تعداد از درياها، رودخانه ها و گودال هاي بزرگ تاريك ادامه خواهند داد، اما بدون انگيزه براي ارسال شواهدي از توهين به صورت آنلاين دو دقيقه بعد. و به زودي توسط كساني كه در خانه هستند فراموش خواهد شد، كه به هر حال اغلب استخرهاي محلي يا حمام در اختيار دارند. گرايشها ميآيند و ميروند، و در نهايت چيزي بزرگتر يا مرطوبتر از همه آنها سبقت ميگيرد. دويدن خوب، شناي وحشيانه، تبديل شدن به يك خط پانچ و روشي براي زندگي، راهي براي غوطه ور شدن در دنيا، و ورود به DryRobe به عنوان فردي صورتي و بهتر بود. اما بياييد صادق باشيم، ت
برچسب: ،