مy پسر پنج ساله شده است و وسوسه اين است كه بگوييم اين مسخره به نظر مي رسد. پسر كوچولوي من، همه بزرگ شده، يك مرد دنيا در حال حاضر، چنين چيزهايي. در واقع، من واقعاً چنين احساسي ندارم. من سوابق بسيار دقيقي از تقويمم نگه مي‌دارم و به نظر مي‌رسد كه اعداد بررسي مي‌شوند، به‌علاوه او 4 فوت قد دارد و سال اول دبستانش را سپري مي‌كند، بنابراين، بله، به نظر مي‌رسد كه پنج درست است. با اين حال، وقتي والدين همكار در جشن تولد كوچك او مي پرسند زمان كجا رفته است، اين را با صداي بلند نمي گويم. من فقط مي گويم "واي، آره، باورت ميشه؟" حتي اگر مي توانم آن را به خوبي باور كنم.

ما در آنجا تعداد انگشت شماري از خانواده و دوستان داشتيم كه او را با هدايايي بدبخت كردند…

يك شرم در اين وجود دارد، گويي بهترين چيزي كه مي توانم در مورد پسرم بگويم اين است كه احساس مي كنم او را فقط براي يك آخر هفته مرطوب مي شناسم. شايد، من به خودم توصيه مي‌كنم، گذر زمان صرفاً به دليل قرنطينه‌هاي كوويد پيچيده شده است، كه بخش مناسبي از سال‌هاي كودك نوپا او را به خود اختصاص داد و در واقع آن‌ها را تا حد برزخ طولاني كرد. وقتي فكر مي‌كنم كه اين موضوع براي هر پدر و مادري كه مي‌شناسم صدق مي‌كند، اين نظريه با مشكل مواجه مي‌شود، و به نظر مي‌رسد كه همه آنها در سرعت گردش زمين كاملاً گيج شده‌اند. اكنون آنها را تصور مي كنم كه با كيف هاي مهماني خود، بي كلام و دلسرد ترك مي كنند. به داخل خانه برمي‌گردند تا اعداد را روي ماشين‌حساب‌هاي آسيب‌ديده به هم بزنند و بر سر صد تقويمي كه با ريسمان قرمز روي ديوار آشپزخانه‌شان وصل كرده‌اند فرياد بزنند.

يا شايد من خيلي تحت اللفظي صحبت مي كنم، و اين فقط چيزي است كه شما مي گوييد، و به خصوص در مورد چيزهاي خوب. زمان مي گذرد زماني كه شما در حال خوش گذراني هستيد، و اينها. خوب، پسرم پنج ساله شد بسيار سرگرم كننده بود. حزب او كوچك بود، زيرا او تمايل دارد در گروه هاي بزرگ غرق شود. "غرق" در اينجا تعبيري براي "بسيار نامعقول" است.

ما در آنجا تعداد انگشت شماري از خانواده و دوستان داشتيم كه او را با هدايايي بدبخت كردند. مورد علاقه او كره اي بود كه از نانا و پدربزرگش گرفت. روشن مي‌شود و ويديوهاي مربوط به هر مكاني را كه با قلم فشار مي‌دهيد پخش مي‌كند، و تنظيمات مختلف درباره فرهنگ، حيوانات، پرچم‌ها يا مكان‌هاي ديدني آن كشور به شما اطلاع مي‌دهند. حتي مي توانيد يك نقطه خاص از اقيانوس ها را فشار دهيد و به شما مي گويد كه چه موجودات دريايي در آنجا زندگي مي كنند.

من نگاه مي كنم كه او آن را برانگيخته و حقايقي را در مورد الگوهاي مهاجرتي كوسه ي پرنده يا مگافون ماداگاسكار تكرار مي كند. به زودي، من به وب‌سايت كمكي جهان اعزام مي‌شوم تا افزونه‌اي را دانلود كنم كه همين كار را مي‌كند، اما براي همه دايناسورهايي كه در هر گوشه از كره زمين يافت شده‌اند، كه مي‌خواهيد به آنها اشاره كنيد.

او با دوستان و پسرعموهايش سخاوتمند است وقتي آنها درخواست رفتن دارند، و حتي هر زماني كه مهر و موم ظاهر مي شود، خواهر بچه اش صفحه را نشان مي دهد، كه جنس اسباب بازي مورد علاقه اوست. تماشاي او، شنا كردن با شگفتي، خنديدن به هر چيزي كه اين سياره ارائه مي دهد، هيجان انگيز است. و، بله، من از پسر شيرين، بامزه و مهربانم شگفت زده مي شوم و به خودم اجازه مي دهم فقط يك بار فكر كنم كه او چقدر بزرگ شده است. پسر كوچولوي من، يك مرد دنيا در حال حاضر.

تبليغات و اخبار مد و پوشاك و افزايش مشتري و قاليشويي زارعي