برنده اسكار همسايه: جذابيت ابدي جنيفر لارنس
پس از مدت كوتاهي دور از كانون توجه، اين بازيگر با كمدي بينظير No Hard Feelings و اجرايي بازگشته است تا به ما يادآوري كند كه او هنوز در اوج بازي خود است.
باز آنجايي كه تبليغات كمدي جديد No Hard Feelings اين فيلم را به عنوان يك غوغاي نابخردانه در سنت بسيار بي رنگ و بيرنگ در رونق سخت به حساب ميآورد، خريداران بليت ممكن است از يافتن يك نامه عاشقانه صميمانه به مونتاك كه در حاشيه آن نوشته شده است تعجب كنند. اطراف ابله هاي كثيف
شهر بندري كه در شرقيترين نقطه لانگ آيلند واقع شده است، بيش از يك محيط تلهژنيك، واقعاً براي شخصيتهايي كه در آنجا زندگي ميكنند معني دارد، پناهگاهي با يقه آبي از صبحهاي بادي و شبهاي مطبوع كه بهسرعت در حال رشد براي مردم محلي است كه از انباري پوشيده شده در آن استفاده ميكنند. افسون. متولدين هر تابستان از گردشگراني كه از شهر و حومههاي ثروتمند نيويورك سرازير ميشوند رنجش ميبرند، در حالي كه همه اينها به پولشان بستگي دارد تا مهرهاي بسازند كه در باقيمانده سال كمتر قاچاق دوام بياورد. سهم فيلمنامه عمدتاً به چيزهاي حساس و حساس مربوط مي شود، اما هنوز وقت دارد تا در مورد اين سوال صحبت كند كه خانه هاي آب و هوا و بارهاي اسكله سگ هاي نمكي تا چه زماني مي توانند در زمان هاي سخت دوام بياورند. سايت تبليغات و اخبار مد و پوشاك
فيلمبرداري فيلم در ايستگاه ماهيگيري تد، يك چاله آبي در پوينت لوك اوت (Point Lookout) واقع در فاصله دو ساعتي با ماشين در غرب مونتاك است، و به همين دليل ميتواند به واقعيت شهر كوچك كمك كند تا يك زن همسايه با دهان هوشمند، زيبا و در عين حال بچهپسند، زنجير زن همسايه داشته باشيم. G&Ts پشت ميله. وارد جنيفر لارنس شويد، بومي كنتاكي، ترك دبيرستان در 14 سالگي و يكي از معدود ستارگان سينماي سطح A كه مي تواند به طور باورپذير فردي عادي را در تبار ساندرا بولاك به تصوير بكشد. او بهعنوان خواهر بچهاي از برادران، داراي يك دوستداشتني است كه به مدي كيسهي خاكي دوستداشتني كمك ميكند، هم در حالي كه با لباسي تهاجمي معاشقه ميكند و هم در حال نوشيدن آبجو در چوگان بزرگ فلاپي. او يك دختر باحال گريزان است، هر چند به اشتباه - مي توان تصور كرد كه او به ميل خودش در حال تماشاي يك بازي هاكي است، اما او همچنين هر كسي را كه به او نزديك است را با نوشيدن زياد الكل و خوابيدن دور مي كند. پذيرفتن پيشنهاد يك زوج ثروتمند براي گل زدايي از پسر شيرين و بي دست و پا، علاوه بر تداعي كردن هيجينك ها، او را با بلوغ تازه اي آشنا مي كند، همانطور كه بينندگان مي دانند. بايد؛ اين قانون J ماست.

بهعنوان مخاطبي كه از گيشههاي قابلاعتماد برخوردار است (اگرچه فيلم در آخر هفته گذشته در جايگاه چهارم اكران شد، اما 15 ميليون دلار براي يك كمدي اورجينال خيلي ضعيف نيست، فقط از پول خرس كوكائين خجالت ميكشد)، No Hard Feelings نشان دهنده فيلم است. تكميل يك كامبك كوچك براي لارنس، كه زيركانه خود را در نيمه دوم دهه قبل كمياب كرد تا از قرار گرفتن بيش از حد در معرض قرار نگيرد و به خود فضا براي تشكيل خانواده بدهد. او براي اولين بار با پوست انداختن سنجابها در فيلم مستقل Winter's Bone در مجموعه اوزارك در سال 2009 به شهرت رسيد و به دليل همكارياش با ديويد او راسل در اوايل دهه 10، به جايگاه جايزه اسكار دست يافت. نقص و عمدتا شكست. (تحقيقات من نشان مي دهد كه در همان زمان، او در يك سري فيلم به نام بازي هاي گرسنگي ظاهر شد.
در يك ظاهر اخيردر سريال اينترنتي Hot Ones مصاحبه با بال مرغ، لارنس مشاهدات زيركانه اي داشت كه همه نقش هاي اصلي او قبل از اينكه آماده شوند، در بزرگسالي نقش دارند، خطي كه در آخرين مرحله حرفه اي او حفظ شده است. (ديگري: تعهدي همه جانبه به فيزيك بدني، شاهكارهاي او در رقص و تيراندازي با كمان در فيلم No Hard Feelings توسط ضرب و شتم برهنه اي از برخي نوجوانان بي حوصله انجام شد.) به عنوان يك عروس جوان در مادر! قاتل بيز در گنجشك سرخ، دانشمندي فرسوده كه وزن دنيا را در «به بالا نگاه نكن» زين كرده است، و كهنه سربازي شوكه شده در كازوي استثنايي پاييز گذشته، او تلاشي را براي برآورده كردن انتظارات خود در مجموعهاي متنوع به تصوير كشيد. از ژانرها و لحن ها
از اين نظر، No Hard Feelings بيشتر به عنوان يك معرفي مجدد بازي مي كند تا يك اختراع مجدد، يادآور جذابيت هاي ذاتي لارنس كه در طول نيمه وقفه خودخواسته او به جايي نرسيده است. نقش مدي مانند مجموعهاي از بهترين آثار كه به شكل انساني در ميآيد، سرسختي وطني Winter's Bone را با اختلال احساسي Silver Linings Playbook تركيب ميكند. در آن فيلم، برداشتي عجيب و غريب از رامكام، او مفهومي كاملاً هاليوودي از افسردگي را ارائه كرد، نه چندان دور از مسائل باباي بسته بندي شده كه فيلمنامه No Hard Feelings در قسمت دوم وارد مي كند.
اگرچه معنيدارترين وجه اشتراك آنها ناقص بودنشان است، اما تلاش براي اثري در حال پيشرفت كه براي اولين بار كمي بيش از 10 سال پيش، شكلي بينظير و بينظير از بت پرده را براي عموم محبوب كرد. امكانات لارنس براي زمانبندي كميك، ظرفيت نادرتر و فزايندهاي براي شناسايي و ارائه يك خط پانچ، ممكن است با توجه به فيلمشناسي به ندرت طنز محور او، تا حدودي غيرمنتظره باشد. اما انسانيت غمانگيز او يك يادداشت راحتآميز را ايجاد ميكند، چيزي كه ما نه تنها از اجراهاي گذشتهاش، بلكه از تجربيات خودمان با بسياري از افراد واقعي كه در همين راستا زندگي ميكنند به ياد ميآوريم. به شيرجه رفتن در محله برويد، و او مي تواند پشت پيشخوان باشد و بپرسد كه چه چيزي خواهد بود.
برچسب: ،